روح اثر

قامت معصوم شعر

به دیدارم بیا

ای چشم از جهان پوشیده

تو قامت معصوم شعری

شبیه گمگشتگی در خواب،

آرامی اما.

درست همان لحظه که در آیینه می نگرم

میان مردمک چشمم؛

از پلکان افکاری مه گرفته

آرام پایین می آیی.

ای زیبا ترین شعر ناخوانده،

بیا که تو،

خوانده ترین میهمان خلوت من هستی.

با تو سخن ها دارم

و واژه های ناگفته ام،

پیرامون تو به رقصی چنین دچارند.

تو مخلوق عشقی،

که چنین زیبا

هر شب از دالان خاطراتم،

به دنیا می رسی.

حضورت همچون حریری از آرامش

بر تشویش جهانم کشیده می شود،

و من غرق می شوم در بینهایت ابیات وجود تو.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *