روح اثر

وای از این بیگانگی ها

آن سوی شهر زنی

در شاخه های اندوهش پنهان شده

خسته از چشمان قضاوت گر و بی رحم،

پشت نقاب هایی خالی از وجود.

تن و جانش پوشیده با زخم هایی که نور درونش را به تاریکی های تنهایی اش می تابانند.

گویی قرن هاست مردمان را به نظاره نشسته.

شاخه ها در خود می پیچند و می لرزند هر بار که زمزمه می کند:

وای از این بیگانگی ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *